محمدمهدیمحمدمهدی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

منو پسرم شما همه

شن

پسرم عاشق سنگ بازی و سنگ پرت کردنه همین که میریم تو حیاط خودتو از بغلم پرت میکنی رو شنها کار من سنگ دادن به شماست که توهم دائم پرت کنی و بخندی   اصلا نمیگی که پاهات درد میکنه ولت کنم رو شن جهاردست و پا میری   ...
10 مهر 1393

جیگر طلای مامان

عزیز دل مامان الان 10 ماه و 13 روزت هست از 7 ماهگی که 2 تا دندون پایینیات در اومده تا الان 3 تا دندون داری در میاری یکی از بالا 2 تا هم از پایین گاهی هم تب میکردی و شبا داد میزدی فکر کنم از دندونات بوده که اذیت میشدی ولی الان اومده بیرون از لثه هات ایشالله دیگه روزای سختت رو گذروندی ...
10 مهر 1393

9 ماه و 15 روز

به خاطر وزن کمت دوباره بردمت بهداشت برای وزن خدارو شکر که وزن اضافه کردی 9کیلو و 250 گرم هستی ...
21 شهريور 1393

9 ماهگی

بردمت بهداشت برای وزن و قد  .قد 74 سانت وزن 8.950 تو 2 ماه کلا 50 گرم زیاد کردی باید 15 روز دیگه باز ببرمت . خیلی شیطون شدی کلا در حال متر کردن  زمینی معلومه که وزن زیاد نمی کنی دیگه ...
31 مرداد 1393

7 ماهگی

هفت ماهگی پر کاری داشتی تو اوایل ماه دندونای پایینیت در اومد به فاصله یک هفته دوتاش نمایان شد اصلا درد و تب نداشتی . چشم راستت همیشه قی میکرد روزنه اشک چشمت بسته بود خدارو شکر خوب شد.10.4.93 چهاردستو پا رفتی17.4.93 به صورت کاملا حرفه ای ...
31 مرداد 1393

آتلیه

خیلی وقت بود که میخواستم ببرمت آتلیه اما گفتم اول بتونی بشینی تا راحتتر ازت  عکس بگیرن الان 8 ماهت داره تموم میشه که با بابایی رفتیم عکاسی والا کلی عکس گرفتیم اما 9 تاشو دادیم برای چاپ.              ...
23 مرداد 1393

سیب

مامان جونی ماشاالله اینقدر شیطون شدی دیگه نمیتونم چیزی بزارم رو زمین چون شما بدو بدو میری سراغش ...
7 مرداد 1393

تولد بابایی

صبح که از خواب بیدار شدی وقتی دیدی خونه تزیین شده خیلی خوشحال شدی دوست داشتی همه اونارو بکنی و باهاشون بازی کنی منم یه تیکشو دادم بهت خیلی خوشحال شدی ...
7 مرداد 1393